ریاض جایگاه دومین تأمینکننده نفت هند را از مسکو گرفت
تاریخ انتشار: ۲۷ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۰۳۹۱۵۱
عربستان سعودی در ماه اوت سال ۲۰۲۲ میلادی با پشت سر گذاشتن روسیه به دومین عرضهکننده نفت روسیه بدل شد.
به گزارش خبرگزاری رویترز از دهلینو، دادههای منابع صنعتی و تجاری نشان میدهد عربستان سعودی پس از وقفهای سه ماهه با اندکی اختلاف عنوان دومین تأمینکننده بزرگ نفت هند را از روسیه پس گرفت، در حالی که عراق در ماه اوت جایگاه نخست عرضه نفت به هند را حفظ کرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
دادهها حکایت از آن دارد که هند، سومین واردکننده و مصرفکننده بزرگ نفت جهان در ماه اوت امسال روزانه ۸۶۳ هزار و ۹۵۰ بشکه نفت خام از عربستان خریده است که نسبت به ماه پیش ۴.۸ درصد افزایش نشان میدهد، در حالی که میانگین خرید نفت دهلینو از روسیه با ۲.۴ درصد کاهش به ۸۵۵ هزار و ۹۵۰ بشکه در روز رسید.
با وجود افزایش فروش نفت عربستان به هند، سهم سازمان کشورهای صادرکننده نفت (اوپک) در تأمین نفت مورد نیاز دهلینو به ۵۹.۸ درصد و پایینترین سطح حداقل ۱۶ سال اخیر رسید، زیرا هند واردات از کشورهای آفریقایی عضو این سازمان را کاهش داد.
در پی آغاز تنشهای مسکو - کییف، هند پس از چین به دومین خریدار نفت هند بدل شده است، دهلینو و پکن در عین حال خواهان خرید نفت روسیه با تخفیف هستند.
دهلینو در مسئله تنشهای مسکو - کییف موضعی بیطرفانه اتخاذ کرده است و نارندرا مودی، نخست وزیر هند بهتازگی در حاشیه نشست سران سازمان همکاری شانگهای با ولادیمیر پوتین، رئیسجمهوری روسیه دیدار و درباره گسترش همکاریهای دوجانبه گفتوگو کرد.
واردات ماهانه نفت هند از روسیه پس از ثبت رکورد در ماه ژوئن کاهش یافته است، زیرا مسکو تخفیفهای ارائهشده برای نفت خود را کاهش داده است، در حالی که پالایشگاهها عرضههای مدتدار را افزایش دادهاند.
احسان الحق، تحلیلگر مؤسسه ریفینیتیو در این باره گفت: سرانجام نمیتوانید عرضههای عربستان را بهدلیل بندهایی در قراردادهای مدتدار کاهش دهید و روسیه توانست تخفیفهای خود را بهدلیل تقاضای بالا بهویژه در آسیا کاهش دهد.
دادهها نشان میدهد واردات کلی نفت خام هند در ماه اوت بهدلیل اجرای عملیات تعمیرات دورهای و نگهداری در بعضی پالایشگاهها به پایینترین سطح در پنج ماه گذشته یعنی ۴ میلیون و ۴۵۰ هزار بشکه رسیده است که نسبت به ماه ژوئیه ۴.۱ درصد افت نشان میدهد.
مصرف بیشتر نفت در حوزه دریای خزر، بیشتر از سمت قزاقستان، روسیه و آذربایجان، خرید هند از آفریقا و دیگر کشورها را تحت تأثیر قرار داده است.
منبع: شانا
کلیدواژه: عربستان سعودی شرکت سعودی آرامکو هند نشان می دهد ماه اوت نفت هند دهلی نو
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.shana.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «شانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۰۳۹۱۵۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سقوط پوتین؟ شاید آرزو بر جوانان عیب نیست / گورباچف مایه عبرت ولادیمیر پوتین شده است / چرا روسیه پوتین با شوروی در آستانه سقوط متفاوت است
به گزارش جماران، پیتر روتلند، استاد در دانشگاه وسلین و دانشیار مرکز دیویس برای مطالعات روسیه و اوراسیا در دانشگاه هاروارد در تازه ترین نوشتار برای Responsible Statecraft درباره خطرات توهم فروپاشی حکومت ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه نوشت:
ماکسیم ساموروکوف از مرکز کارنگی اخیراً مقالهای را با عنوان «رژیم شکننده پوتین» در فارن افرز منتشر کرده و استدلال کرده که مانند حکومت شوروی ، سیستم سیاسی پوتین نیز همیشه در آستانه فروپاشی است. این استدلال بر اساس یک قیاس مستقیم تاریخی به دست می آید. نظام شوروی قوی و تغییرناپذیر به نظر می رسید و عملاً هیچ کس فروپاشی آن را پیش بینی نمی کرد اما فروپاشید. به همین ترتیب، سیستم پوتین قوی و مقاوم به نظر می رسد و کمتر کسی می تواند فروپاشی آن را تصور کند. اما فروپاشی آن نیز رخ خواهد داد.
می توان فهمید که چرا این استدلال برای Foreign Affairs جذاب است. آرزو همیشه مخاطب را جذب می کند: مردم دوست دارند آنچه را که می خواهند بشنوند به آنها گفته شود. شاید بهتر باشد اینطور القا شود که بدون هیچ چشماندازی برای یک ضد حمله موفق در اوکراین، محتملترین سناریو برای پیروزی اوکراین، فروپاشی رژیم در روسیه است.
قیاس های تاریخی می توانند جذاب اما گمراه کننده باشند زیرا ممکن است توجه ما را بر شباهت های سطحی متمرکز کنند، در حالی که تفاوت های ساختاری را نادیده می گیرند. واقعیت این است که چندین جنبه مهم وجود دارد که رژیم پوتین در مکان بسیار متفاوتی با اتحاد جماهیر شوروی قرار دارد.
اولاً، میخائیل گورباچف تنها شش سال در قدرت بود و هرگز نتوانست کنترل مؤثری بر حلقه داخلی رهبران شوروی و یا بوروکراسی در کل ایجاد کند. در نتیجه، ابتکارات سیاستی او با اجرای مؤثر همراه نشد و او را مجبور به اتخاذ اقدامات رادیکالتر کرد که کل سیستم را بیثبات کرد. در مقابل، پوتین خیلی سریع پس از به قدرت رسیدن در سال 2000، کنترل قوی بر نخبگان رقیب اعمال و «عمود قدرت» را احیا کرد. او 24 سال است که این مسئولیت را بر عهده داشته است و اکثر تحلیلگران موافقند که پایه های نهادی رژیم پوتین قوی است و احتمالاً پس از مرگ بنیانگذار خود ، نیز جان سالم به در خواهد برد. دوم، یکی از عوامل مهم در فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، این واقعیت بود که این شوروی در حال مبارزه با یک جنگ غیرقابل پیروزی در افغانستان بود که آن را مجبور به مذاکره با غرب کرد. روسیه در حال جنگ در اوکراین است در حالی که هنوز به پیروزی خود مطمئن است. سوم، اتحاد جماهیر شوروی ورشکست شده بود، کسری تجاری داشت و در خارج از کشور پول قرض می گرفت. اما اکنون علیرغم فشار تحریم های غرب، روسیه در سال گذشته 50 میلیارد دلار مازاد تجاری داشت. اقتصاد برنامهریزیشده شوروی سفت و سخت و گودالی از یارانههای دولتی بود. بر خلاف اتحاد جماهیر شوروی، روسیه دارای یک اقتصاد سرمایه داری پویا است که به خوبی با اقتصاد جهانی ادغام شده و کارآفرینان آن در دور زدن تحریم های غرب ماهر شده اند. چهارم، اتحاد جماهیر شوروی، فدراسیونی بود که 52 درصد جمعیت آن را روسها تشکیل میدادند. روسیه پوتین یک کشور متمرکزتر است که روس ها 82 درصد از جمعیت آن را تشکیل می دهند.مسلماً احتمال شورش اسلامگرایان در قفقاز شمالی یک چالش امنیتی بالقوه است. اما منطقی که رمضان قدیروف، رهبر چچن را به یک رعیت وفادار مسکو تبدیل کرد، در مورد هر جانشینی صادق است: بهتر است از جریان کمک های مسکو لذت ببرید و لامبورگینی بخرید تا اینکه آواره ای با جیب خالی باشید. چچنی ها از جنگ های اول و دوم درس گرفته اند: استقلال طلبی ارزش تلاش ندارد. هیچ یک از جمهوری های قومی دیگر در فدراسیون روسیه علاقه ای به آغاز جنگ با مسکو ندارند.
حمله 22 آوریل به تالار شهر کروکوس نه تنها یادآور این نکته بود که تروریسم اسلام گرا همچنان یک تهدید امنیتی برای روسیه است، بلکه نشان دهنده شکست اطلاعاتی گسترده توسط سرویس های امنیتی روسیه بود. ایالات متحده از قبل به آنها هشدار داده بود که چنین حمله ای در راه است: آنها باید نگهبانان مسلح را در تمام سالن های کنسرت در مسکو قرار می دادند. با این حال، حملاتی مانند کروکوس باعث تغییر رژیم در روسیه نمی شود.
تروریست ها نه از قفقاز شمالی، بلکه از تاجیکستان آمده اند. این نشان می دهد که 8 میلیون کارگر مهاجر از آسیای مرکزی یک خطر امنیتی بالقوه هستند. اما ارزش آنها در اقتصاد روسیه با نیروی کار کم، حداقل در حال حاضر از چالش امنیتی آن بیشتر است.
شورش واگنر در ژوئن 2023 یک تحول خارقالعاده بود؛ جدیترین تهدید برای ثبات رژیم پوتین از زمان تأسیس آن در سال 2000. ما هرگز نمیدانیم اگر او به کرملین می رسیدچه اتفاقی میافتاد. اگر یوگنی پریگوژین به عقب برنگشته بود، اما به نیروهای خود دستور داده بود تا به سمت مسکو پیشروی کنند چه سناریویی شکل گرفته بود. آنچه ما می دانیم این است که قیام شکست خورد. پریگوژین مرده و دفن شده و ثبات رژیم به سرعت برقرار شد.
اجازه دادن به گروه واگنر برای توسعه تا جایی که بتواند آن شورش را به راه بیندازد، یک اشتباه جدی از سوی پوتین پس از تصمیم او برای آغاز تهاجم تمام عیار به اوکراین بود. اما یک امر دور از ذهن باقی می ماند و نمی تواند به عنوان پایه ای برای سیاست ایالات متحده عمل کند.
برای پیروز شدن در دیپلماسی و جنگ نیاز به ارزیابی واقع بینانه از نقاط قوت و ضعف دشمن است. فروپاشی ناگهانی اتحاد جماهیر شوروی به ما یادآوری می کند که انتظار چیزهای غیرمنتظره را داشته باشیم اما پوتین (و رئیس جمهور چین، شی جین پینگ) از اشتباهات گورباچف درس گرفته اند. واشنگتن نباید سیاست روسیه خود را با این فرض استوار کند که صاعقه دو بار به یک مکان برخورد خواهد کرد.